زندگی سبز
از همه چیز
در دیاری كه در او نیست كسی یار كسی بعضی دردها با هیچ مسکنی ارام نمیشن بعضی زخم ها با هیچ مرحمی خوب نمیشن هیچ قلب شکسته ای با گذشت زمان ترمیم پیدا نمی کنه اگر چه سالها از درد.زخمی شدن و یا شکسته شدن ان بگذرد کسی نتواند این زخم ها و درد هایم مرحم باشد جز یکی که خودش مایع درد من بود.......
در سایه به سایه سکوت تو من ساکت ترین سکوتم نجوای بی فریادی سکوتم سکوت شبت را در هم می شکند
عجب بهاریست این بهار دلم از غصه غم رهاست دلم شده سر شار از شادی در این بهار خجسته باد دا ای دل من این بهار را......... بیا... با حس عجیبی ، با حال غریبی ، دلم تنگته ای کاش یک روزی به فکر افتیم.که تنها سرمایه ما ارزش است وتنها مایع جان ما محبت است. پس بیاید ارزشها را بها ببخشیم و دلها را پر ز محبت کنیم.....
ما را به این زمین خسته می آوری |
درباره وبلاگ خسته ام از شب و از شاید باد و شاید این پاییز و باران زمستانش و یا گریه ی پرنده ای در بیشه زار که روزگار رفته و دردهایش را به یاد آورده است غرق در افکارم احساس می کنم که دست های ژوئن پیر خسته قلب ام را از فروپاشی باز می دارد تا به زندگی ادامه دهم آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زندگی سبز و آدرس mehdisafazade.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
|||||||||||||||||
![]() |